داستان کوه بیستون
جستار دوم: اندیشه های کوه
سسسس
کوه بیستون آنسوی سهنه و دیواره آن به سوی کوههای اسحاق وند و هرسین است. بیستون واپسین کوه از کوههایی است که از پایین دشت دینور به سوی جنوب و از کرمانشاه به سوی شرق کشیده شده اند. پس جایگاهی ویژه و چشم اندازی زیبا داشته چنانچه اگر از دور به آن بنگرید آنرا از کوههای نزدیک بلندتر می پندارید. گوشه بودن این کوه و جایگاه دیواره جنوب آن چنان است که در میان کوههای دیگر تک بوده و نگاه آدمی ناخودآگاه به ستیغ آن کشیده می شود. چنین ویژگی هایی به همراه رودهای زیبا و چشمه های کنار آن، این کوه را در روزگاران کهن درمیان کوههای دیگر برجسته ساخت و ایرانیان کهن را که بیشترین نگاهشان به آسمان و خورشید بود برآن داشت تا این کوه را «بغستان» (OP: *Bagistān) یا «جایگاه خدا» بنامند.
ایرانیان باستان کوهها را جایگاهی برجسته و آرامش بخش می دیدند. نزد آنان کوه (OP: kaufa , Ave: kaofa) نشان بزرگی و شکوه و جایگاه رویدادهای سرنوشت ساز در نبرد کیهانی نیکی و بدی بود. در سرودهای اوستا از کوهها به نام «راستی بخشنده» (Ave: aša xvāθra) و «شادی بخش» (Ave: poura xvāθra) یاد شده و نام بسیاری از کوهها از اندیشه های «نیرومندی»، «سختی»، «دلیری»، «شادی» و «بخت» سرچشمه یافته بود. به ویژه در سرود «زامیاد یشت» نام بسیاری از کوهها از روزگار دیرین ایرانیان آورده شده است. نام کوهی Ave: uši darena (سپیده دم درخشان) بود و کوهی دیگر Ave: Mazišvant (دارنده بزرگی)، همچنین کوههایی دیگر که نامشان Ave: Ereziša (راست و برافراشته)، Ave: Spentō dāta (داده پاک)، Ave: Ahurana (کوه اهورا)، Ave: Barō srayan (دارنده زیبایی) بود.......
...............
برای دریافت متن کامل این جستار می توانید با آدرس s.amiriparian@gmail.com مکاتبه فرمایید. سپاسگذارم
درود بر دوست خوبم
بسیار جالب و آگاهی بخش بود...
جایگاهی دارید که سرشار از حقیقت است...
ممنون از همه زحمت و تلاشی که در راه آرمانهای بلند و مقدس زادبوم آریائی بر خود میدهید...
درود بر ا. پریان گرامی
امیدوارم که خوب باشید...
رویدادهای اخیر موجب نگرانی من نیز شده است...
مدتی است که در مسافرت بسر میبرم و بزودی بیشتر در ارتباط خواهیم بود...
لحظات خوش و خوبی رو در پیش رو داشته باشید..
شاد باشید و سربلند...
سلام اقای امیری
مطلب تونو خوندم، عالی بود.ممنونم.
گمار(دیروز تو طاق بستان هم دیگه رو ملاقات کردیم)...
بنام آفریدگار یکتا و بی همتا.امروز سرآغاز انتشار بخش نخست یک سلسله مقاله در دست کم چهار بخش است که پاسخی خواهد بود برای شبهاتی که جریانات عرفی ساز بر نسک دین زرتشتی چون وندیداد وارد می سازند.تازش هایی که صدور آن از دو منبع خارج نیست،بنیادگرایان سایر ادیان و یا سکولارهای چپ و راست.در پناه مزدا
درود....جالب بود مخصوصا که از دیار پدرانم کرمانشاه نوشتی.
به تارنمای تاریخ ساسانیان سر بزن
فره ایزدی نگه دارت
دورود
با افتخار شما را پیوند کردم تا همیشه جستارهایتان را بخوانم