پیوستار بخش پیش
پس از دیدار از جایگاه مقدس و آتشگاههای ایرانیان باستان برآن شدیم تا از تندیس بلاش اشکانی دیدن نماییم. از فراز جایگاه سنگی و در ۳۰۰ متری شرق سنگنبشته داریوش و جایگاه به خوبی می توانیم نگاره بزرگ بلاش اشکانی را ببینیم. درست بالای شاهراه کهن و این نشان از آن دارد که این شاهراه باستانی در زمانهای باستان راهی بسیار پررفت و آمد و نامدار بود.
شاهراه کهن شهرهای بابل سلوکیه و نیز تیسفون را به همدان ری و خراسان پیوند می داد. وجود تندیسهای پارتی در غرب ایران و بویژه در پیرامون این شاهراه نشان از جایگاه برجسته غرب ایران در آن روزگاران داشت. از روزگار اشکانیان در بیستون دو نشانه برجسته به یادگار مانده است. پیکره گودرز اشکانی و مهرداد یکم و همچنین پیکره بلاش اشکانی
از آنجا که ما پس از دیدن جایگاه مقدس و بازگشت از آن به دیدار پیکره بلاش اشکانی رفتیم و پس از آن دیگر پیکر گودرز و مهرداد را دیدیم در این بخش عکس های گرفته شده را از این پیکر اشکانیرا به نمایش می گذاریم.
نمایی از چشم اندازی که در وسط عکس سنگی که پیکره بلاش اشکانی برآن نقش بسته دیده می شود. از جایگاه مقدس باید پایین آمد و بسوی شمال شرق به راه افتاد تا به این سنگ رسید.
در سر راهمان بسوی پیکره بلاش ما سنگهای بزرگ تراش خورده بسیاری را دیدم که نشانی از بزرگی این جایگاه کهن داشت. هنوز نمی دانیم که این سنگها را برای چه کاری تراشیده بودند. برخی از آنها که بسار بزرگند شاید برای کندن پیکره یا نوشته ای بر آن تراشیده بودند و برخی دیگر نیز برای ساختن ساختمانی سترگ
در کنار خود پیکره اشکانی نیز سنگی تراشیده بزرگ افتاده که خطهایی بر روی آن به چشم می خورد.
چشم انداز دشت زیبای بیستون و شاهراه کهن از کنار پیکره اشکانی
ادامه دارد
درود
از عکس های پیشین زیباتر و واضح تر بودند.
نمی دانم دلیل علاقه ی من به کرمانشاه چیست؟
برای خودم هم جالب است.
شاد زی
بدرود
درود
من کرمانشاهی هستم از جستار مفیدت لذت بردم
نویسا مانی